♡best friend♡

به وبلاگ ما خوش اومدین♡ ☆ما اینجا کلی داستان های جالب و عاشقانه و دارک داریم حتما ی سر بزنید☆

داستان منحرفی
17:30 1402/11/19 | lady.bug
داستان منحرفی

این داستان خیلی جذاب هستش ببین و لذت ببر😈

سلام من ۴۲ سالم هستش میخوام از تجاوزی که بهم شده براتون بگم:
من ۱۳ سالم بود و ۶ سال بود که مدرسه میرفتم اونموقع مود بود تا کلاس پنجم باید بخونی ولی من عاشق درس و مدرسه بودم و دلم میخواست پدرم اجازه بوده درس بخونم ولی میگفت واسه زن خوب نیست نحسه ولی بزور گذاشت تا من درسم رو ادامه بدم چون مادرم میگفت مهسا باید دکتر شه.
ی روز تو راه برگشت دیدم ی پسره افتاده دنبالم سریع دوییدم ولی سرعت اون بیشتر بودو منو گرفت که داشت لباسمو در میاورد که ی پسری به اسم محمد که همسایه مون بود اومد و پسره روگرفت ولی من داشتم از ترس میمردم چون تقریبا ل...خ....ت شده بودم پسره زورش از محمد بیشتر بود و از موهام که تقریبا تا زیر باسنم بود گرفت و کشید روی زمین و برد منو تو ی خونه متروکه و کامل لباسامو درآوردو ل...خ...ت...م کرد شروع کرد به مالیدن س...ی....ن...ه هام و در آوردن لباس های خودش من زبونم قفل شده بود ما کلا تو خانواده س....ن....ن....ه های بزرگی داشتیم و هی زیر لب میگفت چه لعبتی چه بدن زیبایی تا شروع کرد به رابطه بر قرار کردن اما از محمد بگم محمد که سرش خورده بود به دیوار انگار مرده بود و گفتم که این پسره که بعدا فهمیدم اسمش مهیار هست منو از موهام گرفت و برد تو خونه متروکه
من انقدر درد داشتم کم کم داشتم از حال میرفتم ولی مهیار با قدرت بیشتری ادامه میداد من کلا بدنم کبود شده بود ولی مهیار از این کار خوشش مییومد و گفت اگه درست رابطه برقرار نکنم منو میکشه و من بچه بودم و چیزی نمیفهمیدم نمیدونستم که چجوری باید رابطه ی درست انجام بدم ازش پرسیدم گفت حالا شدی دختر خوب اسمت چیه با ترس گفتم مهسا گفت چه اسمی به بدنت میخوره و ازم خواست تا بدنشو بخورم ولی قبلش ادرار کرد روم و ازم خواست خودمو بمالم و وقتی اون لحظه ها رو یادم میاد حالم خیلی بد میشه در همون حین موهام همونطور کشیده میشد که احساس کردم دیگه موهامو حس نمیکنم و چنان ک..‌‌‌ی...ر شو کرد تو دهنم که بالا آوردم ولی اون بیشتر فشار میداد و این کارو تکرار میکرد و مدام میگفت اگه نکنی میکشمت و بعد سه تا پسر وارد اون خونه شدن و نوبتی با من رابطه برقرار کردن من که کامل زیرم خون شد و ک....ی...ر اونا هم خونی شد لباسامو آوردن و باهاش زمینو خودموخودشون رو پاک کردن و پاهامو کردن تو دهن شون و در همون حین چنان منو میمالیدن که ممه هام کبود خالی شد مهیار دوباره اومد روم ادرار کرد و شروع کرد به لیس زدن بدنم و با دهن منو کبود میکردن هی میگفتن جون جون دیگه داشتم از کلمه هاشون حالم بهم میخورد و فکر کنم نزدیک چهار یا پنج ساعت تکرار کردن و روز شد شب و یک پسر قد بلند وارد شد و اون منو برد طبقه ی بالای خونه ی متروکه که فکر کنم اون سر دسته شون بود و من دیگه از حال رفتم وقتی بیدار شدم دیدم هنوز ولم نکردن من زبونم قفل بود و همه شون کیر شون تو دهن من بود من پاهام تو دهن مهیار من یک هفته اونجا بودم و اصلا غذا نخوردم فقط ادرار خوردم چون وقتی بیهوش بودم دست خودم نبودو..‌....
بعد از یک هفته منو بردن ی شهر دیگه و نزدیک روزی  هفت نفربا مردا س.....ک....س میکردم تا دیگه اخرین رابطه ام با مهیار بود که منو برد جلوی در خونه ی محمد ول کرد بدون لباس و بیهوش شدم وقتی بهوش اومدم دیدم که محمد بالا سرمه بازم بدون لباس و اون برگشت گفت چه بدنی اخه نامردا چه بلایی سرت آوردن بعد محمد مامان بابامو صدا کرد و اومدن تو و گفتن خوش به غیرت محمد که ترو قبول کرد بگو بله گفتم بله و تموم شد و من با محمد ازدواج کردم بابام عاقد بود اون خونده بود و من اولین رابطه مو با محمد برقرار کردم محمد گفت من ترو سالم میخواستم میگفت من ترو با خون میخواستم ولی مهم نیست مهم اینه که حالت خوبه و محمد انقدر منو شست و گفت نماز بخون تا خدا پاک کنَتت و بعد از نمازی که محمد بهم یاد داد انگار سبک شده بودم و من افسردگی گرفته بودم محمد دنبال کار های من از اول افتاد و قبل از اینکه منو پاک کنه برد پزشک قانونی و مهیار رو پیدا کردن و همینطور دوستاش رو که به لطف محمد به حبس ابد محکوم شدن
این بود از داستان تجاوز و ازدواج اجباری با محمد‌.
و اینکه محمد گفت مهیار پاک شده و آزادش کرد ولی دوستاش رو نه 
اگه بازم داستان میخواید خبرم کنید فعلا🙃
 

تصویر پروفایل 🦋 ƧΛПΛ 🦋 سطح تجربه 🦋 ƧΛПΛ 🦋
🦋 ƧΛПΛ 🦋
3 ماه پیش
عالی
تصویر پروفایل lady.bug سطح تجربه lady.bug
lady.bug
3 ماه پیش
ممنون🥲🙃
تصویر پروفایل •••Meliii سطح تجربه •••Meliii
•••Meliii
3 ماه پیش
...
تصویر پروفایل •••Meliii سطح تجربه •••Meliii
•••Meliii
3 ماه پیش
...
تصویر پروفایل •••Meliii سطح تجربه •••Meliii
•••Meliii
3 ماه پیش
از همه ی داستانات باحال تر بود
تصویر پروفایل •••Meliii سطح تجربه •••Meliii
•••Meliii
3 ماه پیش
عالی بود
تصویر پروفایل lady.bug سطح تجربه lady.bug
lady.bug
3 ماه پیش
مرسی از چه پستی ام خوشت اومده😈😁
تصویر پروفایل •••Meliii سطح تجربه •••Meliii
•••Meliii
3 ماه پیش
😁😁😁😈😈😈
ارسال نظر آزاد است اما می‌توانید برای استفاده از امکانات و کسب تجربه وارد شوید
پاسخ به
لطفا دوباره تلاش کنید
نظر ثبت شد
قدرت گرفته از بلاگیکس ©