♡best friend♡

به وبلاگ ما خوش اومدین♡ ☆ما اینجا کلی داستان های جالب و عاشقانه و دارک داریم حتما ی سر بزنید☆

رمان منحرفی پارت سوم
23:05 1402/11/19 | lady.bug
رمان منحرفی پارت سوم

فکر نمیکردم ازم حمایت شه پس بخاطر حمایت های زیاد تون میریم واسه پارت سوممممم

یهو ی پیرمرد از اون خونه بیرون اومد و من سریع رفتم و نزاشتم در بسته شه رفتم دیدم ایگور و دختر خالم مونا منتظر آسانسور هستن که سریع رفتم تو پله ها قایم شدم که دیدم رفتن طبقه سوم فقط دوییدم طبقه سوم که دیدم رفتن توی ی خونه که لای درو باز گذاشتم احساس کردم خواب بودم داشتم از شدت ذوق میمردم مطمئن بودم که خداوند هم بی تاثیر نبوده و بدون هیچ معطلی رفتن داخل اتاق و شروع کردن به........

 

 

 

میریم انشاالله واسه پارت چهارممم شرط ۸ کامنت🙃

تصویر پروفایل lady.bug سطح تجربه lady.bug
lady.bug
3 ماه پیش
۸ کامنت نشد ولی میریم واسه ادامه که خیلی طولانی تر از پارت های قبلی
تصویر پروفایل 𝓡𝓲𝓷𝓪 سطح تجربه 𝓡𝓲𝓷𝓪
𝓡𝓲𝓷𝓪
3 ماه پیش
وای عالی
تصویر پروفایل lady.bug سطح تجربه lady.bug
lady.bug
3 ماه پیش
مرسی🙃❤️
تصویر پروفایل •••Meliii سطح تجربه •••Meliii
•••Meliii
3 ماه پیش
عالی بود
تصویر پروفایل lady.bug سطح تجربه lady.bug
lady.bug
3 ماه پیش
🙃
ارسال نظر آزاد است اما می‌توانید برای استفاده از امکانات و کسب تجربه وارد شوید
پاسخ به
لطفا دوباره تلاش کنید
نظر ثبت شد
قدرت گرفته از بلاگیکس ©